مدرسه ى جديد
 
درباره وبلاگ


سلام دوستاى عزيزم من:يه دختر احساساتى،مغرور،شيطون،يه بار ديگه هم شيطون و شوخ هستم اينجا درباره ى عشقم به کشتى کج،خاطراتم و...مطلب ميزارم از طرفداراى قديمى کشتى کج وعاشق دميزم تو زمينه ى موسيقى و نقاشى استعداد دارم... و با کشتى کج زندگى ميکنم اميدوارم لحظات خوبى رو توى وبم سپرى کنيد...به لينکامم سر بزنيد مطمئن باشيد دنيا چپ نميشه...باى باى


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 42
بازدید ماه : 100
بازدید کل : 68895
تعداد مطالب : 63
تعداد نظرات : 228
تعداد آنلاین : 1

my awesome house & themiz
خونه ى من و دميز
سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, :: 11:5 ::  نويسنده : Awesome!shima
امروز به عنوان اولين آپم درباره مدرسه جديد ميگم سوم راهنمايي که بودم عاشق مدرسم بودم ولى الان تو اون مدرسه جديده احساس تنهايى ميکردم...ولى ديگه نميکنم! الان ميگم از کجا شروع شد: اول سال بووت منم با همه عين برج زهرمار بودم!آخه نيمى شناختمشون....خو نميشه کسايى رو که نميدونم کين باشون دخترخاله شم...ولى با کسى صميمى شم،از سر و کولش ميرم بالااااااا خلاصه زنگ خورد داشتم خودمو جم و جور ميکردم برم...يهو مريم که واسم ناآشنا بووت،اومد پيشم.يه لبخندم رو لباش بووت انگارى ميخواست يه چيز خوبى رو بم بگه! اومد گفت:من از اول سال ازت خوشم ميومد ميخوام بام دوس بشى!منم گفتم بسم لااااا باشه.... تا چن روز زياد باهم صميمى نبوديم...تااينکه با بهاره آشنا شدم.اونم تو کلاسمون بوت. و با مريم دوس بوت...بهاره مث من،کشتى کجيه و کلا خصوصيات مشترک زياد داريم...زياد بامريم رفت و آمد داشت و يواش يواش خيلى باهم صميمى شديم.من و مريم و بهاره. بشون گفتم بياين واسه خودمون يه اسم بذاريم...يعنى واسه گروهمون...بهاره گفت سه تا مجرد!من گفتم ديوونه هاى مجرد!و در آخر مريم گفت سه تا ديوونه ى مجرد!!!منم گفتم تريپل کريزى سينگل!!! بهاره هم تصويبش کرد..... از

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: